اتوپیا – بدون شک دههٔ ۲۰۱۰ را باید عصر طلایی صنعت خودرو بدانیم. زیرا در این دهه، خودروها قویتر شدند و درعینحال با مصرف سوخت کمتر، سازگاری بیشتری با محیطزیست پیدا کردند. در این دهه طراحی خودروها هم به اوج رسید. زیرا خودروهای وحشتناک دههٔ ۲۰۰۰ کنار رفتند و شاهد خلق برخی مدلهای واقعاً چشمگیر بودیم. اما هر گلی یک خاری دارد و حتی در همین دهه هم خودروهای بسیار زشتی را دیدیم. در ادامه، تعدادی از این خودروها که فکر میکنیم از همه زشتتر هستند را معرفی میکنیم.
جیامسی تراین سال ۲۰۱۰
گلگیرها عنصر مهمی در طراحی یک خودرو هستند و میتوانند باعث زشتی یا زیبایی یک مدل باشند. اما به نظر میرسد طراحان جیامسی زمانی که یک هیولای زشت مربعی بنام تراین را طراحی میکردند به این موضوع توجهی نداشتهاند. به نظر میرسید در این خودرو طراحان سعی کردهاند فرم جعبهای شکل پیکاپ سییرا را در یک کراساوور کامپکت جای دهند. این ایده اما نتیجهای معکوس داد و گلگیرهای بزرگ مکعبی صرفاً باعث شدند چرخهای تراین کوچک به نظر برسند و خودرو را شبیه سبد خرید فروشگاه کرده بودند.
هوندا آکورد کراستور سال ۲۰۱۰
ایدهٔ این خودرو روی کاغذ جالب بود. قرار دادن یک آکورد هاچبک روی شاسی بلندتر بهطوریکه ظاهری سواری مانند را با کارایی یک کراساوور ترکیب کند برای کسانی که دوست ندارند شاسیبلندهای جعبهای شکل واقعی را بخرند. اجرای این ایده اما ناامیدکننده بود و آکورد کراستور تناسبات بسیار عجیبی داشت. به همین دلیل، درحالیکه آکورد و CR-V سالانه بیش از ۳۰۰ هزار دستگاه میفروختند، فروش کراستور در سال اول عرضه بهسختی به ۳۰ هزار دستگاه رسید. پس از آن نیز فروش این مدل بهطور مداوم کاهش یافت. بنابراین، هوندا در سال ۲۰۱۶ به تولید این خودرو پایان داد و از آن زمان تاکنون جهان به جای بهتری تبدیل شده است.
پورشه پانامرا سال ۲۰۱۰
ساخت یک پورشهٔ سدان تولیدی در سال ۲۰۱۰ چیز کاملاً جدیدی بود. انتظار نمیرفت پورشه در اولین تلاش بتواند این کار را خیلی خوب انجام دهد اما انتظار هم نداشتیم که نتیجهٔ آن چیزی به این زشتی از آب درآید. ایدهٔ پورشه این بود که پانامرا را مثل یک ۹۱۱ کشیده جلوه دهد اما این کار به بدترین شکل انجام شد. تا جایی که حتی رئیس پورشه «ماتیاس مولر» اعتراف کرد که طراحی پانامرا میتوانست بهتر باشد. در برنامهٔ تاپ گیر نیز سه مجری محبوب بارها به زشتی پانامرا اشاره کرده و آن را مسخره میکردند. اما با همهٔ اینها، فروش پانامرا مثل یک موشک بالا رفت. سپس نسل دوم این ماشین در سال ۲۰۱۷ با طراحی خیرهکننده معرفی شد و ثابت کرد یک پورشهٔ چهاردر لزوماً نباید زشت باشد.
اینفینیتی QX56 سال ۲۰۱۱
هنگامیکه اینفینیتی سرانجام جانشین نسل اول QX56 را معرفی کرد، فهمیدیم برخی خودروها نمیتوانند از زشتی قبلی خود فاصله بگیرند. البته در این نسل جدید اینفینیتی آن خط سقف احمقانهٔ نسل قبلی را حذف کرده بود اما طراحی قسمت جلویی آن با کاپوتی بلند و چراغهایی که در مکان پایینی نصب شده و ظاهری کاملاً نئاندرتالی به خودرو داده بودند، دو برابر افتضاحتر شده بود. در آن زمان همچنین قیمت سوخت هم در حال افزایش بود و مردم هرگز یک خودروی زشت پرمصرف نمیخواستند تا اینکه اینفینیتی در سال ۲۰۱۸ سرانجام اسیووی بزرگ خود که حالا QX80 نامیده میشد را فیسلیفت کرد و فروش آن بشدت افزایش یافت.
نیسان جوک سال ۲۰۱۱
نیسان جوک با چراغهای پارکی که به چراغهای اصلی جلو تبدیل شده بودند و چراغهای جلویی که نقش مه شکن را بازی میکردند، شباهت زیادی به قورباغه داشت و این چیزی نبود که مردم آن را مناسب یک خودرو بدانند. هیچکس نمیگفت من رانندگی بامو را دوست دارم اما از اینکه شبیه یک قورباغه نیست واقعاً ناامید شدهام! حتی زمانی که سوار بر یک جوک در حال عبور از مرز کانادا به نیویورک بودم، مأمور مرز پرسید شهروند کجایی؟ گفتم آمریکا، پرسید چرا ماشینت اینقدر زشته؟ توضیح قانعکنندهای برای این سؤال نداشتم ولی بههرحال او مرا به آمریکا راه داد!
نیسان مورانو کراسکابریولت سال ۲۰۱۱
در برخی خودروهای بالا گفتیم ایدهٔ خوبی داشتند اما بد اجرا شدند ولی تبدیل نیسان مورانوی کراساوور به یک کابریولت هم ایدهٔ بدی بود و هم اجرای بدی داشت که نتیجهٔ آن خلق خودروی وحشتناکی بود. بدتر از آن، نیسان با ارائهٔ رنگهای بیرونی فانتزی و داخل سفیدرنگ برای کراسکابریولت سعی کرده بود آن را جذابتر کند اما این کار باعث شده بود رانندگی با مورانو حس سواری با کمد لباس خانمها را داشته باشد!
مرسدس بنز SL سال ۲۰۱۲
تا سال ۲۰۱۱، مرسدس بنز SL یک رودستر زیبا و جذاب بود که وارث افسانهٔ SL محسوب میشد اما در همان زمان مرسدس به این نتیجه رسید که SL باید بیشتر شبیه SLS AMG باشد. به همین دلیل، طراحان نسل جدید این خودرو را با جلوپنجرهٔ عمودی، چراغهای جلوی مربعی و آبششهای کرومی روی گلگیرهای جلو طراحی کردند. درنتیجه، آن SL جذاب و چشمگیر حالا خودرویی زشت و شلخته به نظر میرسد. البته همین ویژگیهای طراحی در مدل کوچکتر SLK بهخوبی کار میکردند اما SL به نظر میرسید از نوعی بیماری پوستی رنج میبرد که البته باید وانمود کنید متوجه آن نیستید و هرگز به روی خود نیاورید! خوشبختانه اما مرسدس در فیسلیفت سال ۲۰۱۶ نمای جلویی SL را کمی بهتر کرد.
نیسان NV سال ۲۰۱۲
در اینجا باید نیسان را تحسین کرد زیرا ساخت یک ون زشت واقعاً موفقیت بزرگی است! از شوخی گذشته، مگر طراحی یک ون چقدر سخت است؟ یک جعبه بکشید و چهار چرخ زیر آن قرار دهید، تمام! البته ممکن است چنین خودرویی جذاب نباشد اما مطمئناً افتضاح هم نخواهد بود مگر اینکه نیسان را الگوی خود قرار دهید! بزرگترین نقص ظاهری NV پوزهٔ بسیار بزرگ آن است که به دلیل اشتراک قطعات فنی با پیکاپ تایتان ایجاد شده است. این دماغهٔ بزرگ نهتنها ظاهر ون را خراب میکند بلکه قدرت مانور آن را هم کاهش میدهد که یکی از دلایل اصلی خرید ونها است. نسخههای سقف کوتاه NV بهخودیخود زشت بودند اما نسخههای سقف بلند بهگونهای به نظر میرسیدند که گویی نیسان یک قابل پارویی را روی سقف ون گذاشته است! ونها نیازی به طراحی زیبا ندارند اما مطمئناً اینقدر هم نباید زشت باشند.
سیتروئن C4 کاکتوس سال ۲۰۱۴
ما از فرانسه و خصوصاً از سیتروئن انتظار خودروهای عجیبی را داریم اما C4 کاکتوس از همه عجیبتر است. روی درهای این خودرو چیزهایی مثل حباب پلاستیکی دیده میشود که پر از هوا هستند و برای مهار ضربههای کوچک مثل سبدهای خرید یا برخورد درها به دیوار در هنگام باز کردن تعبیه شدهاند؛ اما اجازه ندهید این قسمتها که ایربامپ نام دارند مانع از توجه شما به دیگر ویژگیهای عجیب C4 کاکتوس مثل چهرهای شوند که به نظر میرسد با سمباده زدن به دماغهٔ نیسان جوک ایجاد شده است! ظاهراً طراحی C4 کاکتوس حتی برای فرانسویها هم خیلی عجیب بود زیرا در سال ۲۰۱۸ سیتروئن نسخهٔ تعدیلشدهای از آن را با جلوپنجرهٔ معمولی و ایربامپهایی که حالا به بالای رکابها منتقل شده بودند معرفی کرد.
فیات ۵۰۰L سال ۲۰۱۴
شاید ایدهٔ ترکیب مینیون با هاچبک جالب به نظر برسد اما فیات ۵۰۰L از همه لحاظ اشتباه طراحی شده است. در اکثر خودروهای زشت میتوان به قسمتی اشاره کرد که همهچیز را زشت کرده اما در ۵۰۰L کل طراحی بههمریخته و زشت به نظر میرسد. در این خودرو تناسبات خوب نیستند، چراغهای جلو خیلی بالا است، سپرها خیلی پایین هستند، جلوپنجره خیلی باریک است، گلگیرها خیلی پهن هستند، چرخهای خیلی کوچک است و درها خیلی بزرگ هستند.
تویوتا میرای سال ۲۰۱۶
میرای هیدروژنی قرار بود خودروی آینده باشد و بنابراین تویوتا میخواست آن را آیندهنگر جلوه دهد؛ اما ظاهراً تویوتا تصور میکرده که انسانهای آینده چشم ندارند. در هر خودروی زشتی، برای شروع تمسخر نقطهای را پیدا میکنیم اما در میرای نمیدانیم از کجا شروع کنیم زیرا در این خودرو به غیر از رینگها و دستگیرهٔ درها، هیچ جای دیگری وجود ندارد که منزجرکننده نباشد! اگر زیبایی را بتوان به موسیقی تشبیه کرد، میرای مانند صدایی خواهد بود که وقتی سر خود را به کیبورد پیانو میکوبید میشنوید!
هوندا کلاریتی سال ۲۰۱۷
هوندا: چی؟ تویوتا یک خودروی هیدروژنی زشت ساخته است؟ سریع بیایید یکی زشتتر از آن بسازیم!
بنتلی بنتایگا سال ۲۰۱۹
شاید کلمهٔ زشت خیلی شایستهٔ بنتلی بنتایگا نباشد زیرا ما رولزرویس کولینان را هم دیدهایم اما بنتایگا دقیقاً برعکس چیزی است که از بنتلی انتظار داریم؛ یعنی باشکوه نیست، منحصربهفرد نیست، جذاب نیست، ظریف نیست، هیجانانگیز نیست، باوقار نیست. به همین دلایل، بنتایگا را شایستهٔ حضور در این لیست میدانیم.
شورلت کامارو SS سال ۲۰۱۹
اگر با صنعت خودروسازی آشنایی داشته باشید، میدانید که طراحی یک خودرو حداقل دو تا سه سال طول میکشد؛ بنابراین، وقتی شرکتی خودروی جدیدی طراحی میکند و یک سال بعد آن را تغییر میدهد، یعنی خودش هم فهمیده که خودروی زشتی طراحی کرده است. همین اتفاق برای شورلت کامارو SS مدل ۲۰۱۹ رخ داد. شورلت با چسباندن یک نوار پهن مشکیرنگ در وسط جلوپنجرهٔ و لوگوی بزرگ کرومی در میانه آن، ظاهر ماسل کار خود را خراب کرد. با رنگهای روشن، ظاهر کامارو حتی بدتر به نظر میرسید. این نشان میدهد که طراحی بد یک قسمت کوچک میتواند لطمهٔ بزرگی به کل ظاهر خودرو وارد کند. به همین دلیل، فروش کامارو که قبلاً روندی نزولی گرفته بود، کاهش چشمگیری پیدا کرد. بااینحال، خوشبختانه شورلت برای مدل ۲۰۲۰، ظاهر کامارو SS را تغییر داد و آن نوار مشکی را همرنگ بدنه کرد.
ترجمه از پدال