اتوپیا – چهارشنبه گذشته تصمیم گرفتیم میز ناهار را بچینیم و غذا بخوریم، مازراتی mc20 را استارت بزنیم و به میخانه برویم. با اینکه میخانه کلا کمتر از 3 مایل فاصله داشت، یک ساعت و نیم دیر رسیدیم. یک دلیلش هم این بود که دستگیره در مازراتی را پیدا نکردیم! پس از اینکه نیم ساعتی به دنبال دستگیره در گشتیم و داخل ماشین نشستیم، ماشین شروع کرد به سرپایینی رفتن. ترمز کردم. پیامی با این عنوان روی داشبورد ظاهر شد: باید ماشین را روی حالت پارک قرار دهید. اما چطور ماشین را پارک کنم وقتی نه ترمزدستی داریم و نه دسته دنده؟! با کمی ور رفتن با دنده پشت فرمان یک “P” روی داشبورد مازراتی mc20 ظاهر شد. ولی پارک نشد. اما کمی بعد دکمهای را پیدا کردم که ترمزدستی را درگیر کرد. به این خیال که ماشین بلاخره پارک شده از آن پیاده شدم. اما ناگهان شروع کرد به بوق زدن. پس از ساعتی فحش دادن و غر زدن درباره اینکه کاش در خانه میماندیم و سوفله مورچه میخوردیم، یکی از همکاران بلاخره با مشقت فراوان راه پارک کردن ماشین را پیدا کرد!
چرا مازراتی mc20؟
شاید انتظار داشته باشید بعد از این همه غرغر مازراتی را با خاک یکسان کنم. اما واقعیت اینجاست که بعد از اینکه دستگیره در را پیدا کنید، متوجه میشوید که مازراتی mc20 ماشین بسیار جالبیست. از این جهت که میدانیم خودروهای بسیاری در این رنج قیمت (200 هزار پوند) وجود دارند که در کلاس مازراتی mc20 جای میگیرند. از جمله فراری که توسط شرکت مالک مازراتی یعنی فیات-کرایسلر خریداری شده است. اما چه کسی با خودش میگوید من هیچکدام از این گزینه ها را نمیخواهم؟ و به جایش یک مازراتی میخواهم؟ خب… من!
سواری این خودرو
شاسی فیبرکربنی و یکپارچه این خودرو کلا 100 کیلوگرم وزن دارد. و این باعث شده تا بسیار سبکوزن باشد. وزن کم را به یک پیشرانه 621 اسبی اضافه کنید تا نتیجه یک خودروی بسیار سریع از آب دربیاید. هرچند چند مشکل کوچک وجود دارد. فرقی نمیکند کدام تنظیمات را انتخاب کنید؛ جاده، پیست و … سواری این خودرو بسیار پرتکان است. و البته ترمزها که باید بهشان مشت بزنی تا کار کنند. و گیربکس که انگار از یک خواب زمستانی بیدار شده.
نکات مثبت دیگر مازراتی mc20
مانند رقبایش تیز نیست. اما در عوض متمدنتر و باوقارتر است. از نظر راحتی بیشتر یک خودروی گرن تورر است تا سوپراسپرت. بسیار زیبا هم هست. برخلاف طراحی های اجق وجق سوپراسپرت های امروزی به نوعی کلاسیک محسوب میشود. داخل کابین هم کاملا ساده و شکیل است. مانند GTهای جدید هزار جور آلارم سگ و گربه به اتاق آویزان نکرده است.
جمع بندی
در کل میتوان گفت مثل فراری دقیق نیست. مثل لامبورگینی هم دیوانه نیست. اما من بسیار دوستش دارم.
ترجمه اختصاصی از: driving.co.uk