یادداشتی به مناسبت تولد 56 سالگی پیکان، خودروی بومی
اتوپیا – چه کسی فکرش را میکرد یوگو به یک خودروی نوستالژیک برای کشورهای یوگوسلاوی سابق تبدیل شود؟ مشابه چنین اتفاقی برای پیکان ما هم افتاده.
تولدت مبارک پیکان
تاریخچهی پیکان را همه کمابیش میدانند. پیکان حاصل ایده و تلاش برادران خیامی برای ساخت یک خودروی بومی با قیمت مناسب بود. تلاشی که در سال 1346 نتیجه داد و پیکان متولد شد. امیرعباس هویدا، نخستوزیر وقت ایران (که خودش هم بهجای بنز ضدگلوله، پیکان سوار میشد) گفت: «به امید روزی که هر ایرانی یک پیکان داشته باشد.» اما در همان زمان هم نظر همه مردم با پیکان همراه نبود. از شوخیهایی که با این خودرو میشد تا نقد روشنفکران (اغلب چپگرا) که صنعتی و مدرن شدن ایران را زورکی و «باسمهای» میدانستند. آینده اما سایهی دیگری روی پیکان انداخت.
پیکان انقلابی
با انقلاب 57 ایران ناسیونال هم مانند کارخانههای دیگر مصادره شد و نام آن به ایرانخودرو تغییر کرد. پیکانی که قرار بود اولین گام در ساخت خودروی بومی باشد، با شروع جنگ، به تنها گام تبدیل شد. تولید پیکان از پایان دهه 60 با مشکل جدی تولید قطعات همراه شد. و تا آخر عمر پیکان در سال 1384 به همان شکل باقی ماند. البته تولید پیکان وانت تا سال 1393 متوقف نشد.
تولد دوباره خودروی بومی
با توقف تولید و جمع شدن تدریجی شمایل پیکانهای آلوده و پردود از خیابانها، عامل تازهای یک حیات دوباره به پیکان داد: نوستالوژی! سایهی زمان حال روی گذشته افتاده بود و نقدهای تند چپگرایانِ آن زمان را تلطیف میکرد. در سایهی ورشکستگی اقتصادی زمان حال، تلاشهای برادران خیامی و نسل طلایی صنعتگران ایرانی، در شکوفایی اقتصادی دهه 40، بهتر درک میشد. حالا زمان آن بود که پیکان خسته در موسیقی و فیلم و روی تیشرت و ماگ ظاهر شود. خودرویی که در گذشتهی نه چندان دور ظاهر شهر را آلوده کرده بود، حالا به دوران محبوبیتش «بازگشته». دورانی که البته هیچوقت واقعا وجود نداشت!